اجتماعیات- جالب است. بعضا کسانی که از #چندهمسری دفاع میکنند و آن را دستور خدا و قرآن میدانند، حرکت خود را روشنفکرانه نیز مینامند. در نگاه ایشان "چندهمسری" حکایت از روشنفکر بودنِ آن زن/زنانی دارد که به همسر خود اجازه میدهد تا چهار بار ازدواج کند و سنت پیامبر(ص) را به اجرا درآورد. این در حالیست که همین جماعت عموما با فرآوردههای دنیای مدرن نامهربانند و آن را برنمیتابند. من ماندهام چگونه "چندهمسری" در دورانی که کاملا شاهد تغییر شکل فضای اجتماعی هستیم، نشان از روشنفکریِ اهل آن است، اما حجاب اختیاری برای زنی که به پوشش سر هیچ اعتقادی ندارد، نوعی غربزدگی و علامت بیعفتی. خوب است اندکی در حوضچهی اکنون آبتنی کنیم و دست از دستکاری منعندی واقعیاتِ اجتماعی برداریم. اگر اسلام امروز رخ مینمود هرگز در قرآن نه خبری از جواز چهار بارهی ازدواج با زنانِ مجرد یا بیوه بود، نه احکام اجتماعیای همچون ظهار، نهادن زن در خانه و حبس ابدی او و...
ممکن است قائلان به چندهمسری از اعتقادی بودنِ آن سخن بگویند اما آنها باز در اشتباهاند.قوانین و احکام اجتماعی تابع زمان و مکان صدور حکماند و هیچ قدسیتی در آنها نیست.کافیست کمی به تصویرِ اجتماعی_فرهنگی دوران صدر اسلام نگاه کنیم و آنگاه به باورهایمان سر و شکل دهیم.
اما دربارهی آیهی معروف به جواز به نکاح با چهار زن نیز میباید دقیق بود. این آیه با ادعای قائلان به چندهمسری همخوانی ندارد. در چندهمسری امروزی بحث بر سر زنانیست که امکان ازدواج نداشته و بیشوهر ماندهاند. و حال آنکه در آیهی مذکور بحث پیرامون زنانیست که بیسرپرست و بدون پشتوانهی مالی زندگی میگذرانند و بیم رنجوری و فقر بر آنها میرود. در صدر اسلام هدف در درجهی اول تامین اقتصادی جمعیت زنان یتیم است، نه ارضای انگیزههای جنسی ایشان.
در نهایت، اگر میخواهیم از پیامبر(ص) الگو بگیریم، نباید از رفتارهایی از او پیروی کنیم که تختبند زمان و مکانِ زندگانی اوست و با اندکی جابهجایی بلاموضوع میشود. ایمان و اخلاق نبیاکرم است که باید سرلوحهی کار و کردار ما باشد و به زندگی ما غنا ببخشد.
حسین پورفرج
بیست و چهارم آبانماه نودوهشت
لینک های مرتبط:
یادداشت اول: خدا یکی، زن چندتایی/نقدی بر مسئلهی ترویج چندهمسری
یادداشت دوم: شما میگویید چندهمسری، من میگویم چرا چندشوهری نه؟!