وبگاه شخصی حسین پورفرج


شما می‌گویید چندهمسری، من می‌گویم چرا چندشوهری نه؟!

اجتماعیاتمطلب من در نقد ترویج چندهمسری با واکنش‌های فراوانی مواجه شد. بسیاری از سر لطف با نظر من هم‌دل بودند، و پاره‌ای نیز زبان به نقد گشودند. از همه‌ی این عزیزان ممنونم و دست‌شان را به گرمی‌ می‌فشارم.

اما در اینجا آنچه که مرا به نگارش این یادداشت تکمیلی کشاند، پاسخ به دیدگاه دوستانی‌ست که تماماً از موضعی #مردسالارانه به این مسئله درمی‌نگرند و معتقدند چندهمسری امری‌ست برگرفتنی‌. اما نکته‌ی قابل عرض: 

من باور دارم که طرح و بحث چنین مسئله‌ای بیش از هر چیز نیازمندِ مطالعات زمینه‌ای و جامعه‌شناختی‌ست و صرفاً احیایِ سنت سلف پاک، حتا اگر این سنت سنت پیامبراسلام(ص) هم باشد، کفایت نمی‌کند. در زمانه و زمینه‌ی فعلی حرف زدن از مسئله‌ی چندهمسری بسیار ناخوانا و نامناسب نشان می‌دهد و اصلا با اقتضائات این دوران جور درنمی‌آید. صرفاً عدم ازدواجِ زنانی که به سال بالا رسیده‌اند و دیگر کم‌کم دارند توان بارداری‌شان را از دست می‌دهند...، نمی‌تواند توجیه و دست‌آویز مناسبی برای رواجِ چندهمسری باشد و ما را مجاب به احیای این سنت کند.جماعتی که از این نوع نظام خانوادگی دم می‌زنند، گویی تنها یک‌ چشم‌شان توانایی دیدن دارد و چشم‌ دیگرشان نابیناست. 

 

اگر ما زنان مجرد سن بالا داریم، مردان مجرد سن بالا نیز داریم؛ و اگر ما مجازیم که به صرف تجرد زنانِ مذکور حکم به احیای چندهمسری بدهیم، می‌توانیم به صرف تجرد مردان پا به سن‌گذاشته و مجرد نیز، از احیای #چندشوهری سخن بگوییم. بله، اگر مورجان چندهمسری خود را حامی زنان پا به سن گذاشته و مجرد معرفی می‌کنند، دیگرانی نیز می‌توانند از در حمایت از جنس مخالف برآیند و از احیای چندشوهری دفاع کنند. به نظر نگارنده، اگر ما توجیه دسته‌ی نخست در ترویج چندهمسری را عقلانی بدانیم، می‌باید توجیه دسته‌ی دوم در "ترویج چندشوهری" را نیز بپذیرم و بر روی آن سرمایه‌گذاری کنیم....

 

نتیجتا من برآنم که احیای چندهمسری در شرایط فعلی نوعی نگاه مردسالارانه و در ادامه‌ی برتری جنس به ظاهر قوی در طول تاریخ است و کاملا از مسئله‌ناشناسی مورجان آن برمی‌خیزد. نه چندهمسری و نه چندشوهری هیچ‌کدام در دوران فعلی موضوعیت اجتماعی_روانی ندارند و نمی‌تواند رهگشای مسائل پیش‌رو باشند. 

 

حسین پورفرج

هفدهم آبان ماه نود و هشت