لباس مسئلهساز روحانیت
منزلت و اعتبار هر کسی را باید وفق اخلاق و منشِ انسانی او سنجید. نه پستِ مدیریتی میتواند ملاکِ مناسبی برای این ارزیابی باشد، و نه لباس یا ظاهر شخصی. ما در جامعهی خود قشری داریم به نام روحانی یا آخوند. کسی که به قول مشهور لباس پیامبر(ص) به تن دارد و مبلغ و آموزگار دین در عرصهی عمومیست. روحانیون ما اگرچه تنها به دین قناعت نکردهاند و پا به میدان سیاست، اقتصاد، علم، ورزش و... نیز گذاشتهاند، اما بیشتر ایشان را به نام دین میشناسند. در نگاه کلی، عموماً عوام روحانیون را انسانهایی باسواد، اخلاقی و متدین میدانند و کمتر با عینک بدبینی به این جماعت درمینگرند. به قول متعارف، روحانیون همه خوباند، مگر اینکه خلافش ثابت شود.
البته، گمانم این است که این نحوهی قضاوت باید پیشینی و برآمده از عادات مألوف باشد. این خوبانگاری و منزلتتراشی برایِ روحانیون محصولِ خود شخصیت و منشِ فرد فارغ از لباس و ظاهر او نیست، بلکه بلعکس، برآمده از نحوهی پوشش و عوامل صوری دخیل است. ما عادت کردهایم که همیشه بر اساس فرعیات و امور حاشیهای دست به قضاوت و داوری بزنیم و اینگونه است که دچار اشتباه میشویم. در ادامه این نکته را نیز باید گفتم که همیشه نباید یک روی سکه را دید و روی دیگر را دستنخورده به جا گذاشت. همانگونه که خوبانگاری و منزلتتراشی عادتوارهی صوری نسبت به روحانیون میتواند عینیت داشته باشد، عکسِ قضیهی نیز میتواند. یعنی بسیاری از عوام بدون شناخت و تنها با نگاه کردن به لباس این جماعت حکم به بیسوادی، بداخلاقی و ریاکاری ایشان میکنند و اینگونه دچار حب و بغض میشوند. نه نگاه اول درست است و نه نگاه ثانی. برای ارزیابی عیار علمی، اخلاقی و دینی روحانیون باید به جای لباس و شکل ظاهری توجهمان را معطوف به منش و روشِ آنها در زندگی کنیم و خوبی و یا بدی ایشان را وفق شخصیتشان بسنجیم. هرچند که خود این دوستان نیز با من باید همنظر باشند که نحوهی رفتار مردم با این قشر بیشتر وفق لباس و ظاهرشان تعیین میشود واین نحوهی پوشش نقش تعیینکنندهای در شکلِ رابطه و حتی زبانِ گفتگو با ایشان دارد. به فرض، اگر عمداً روحانیون روزی لباس طلبگی خود را بر تن نکنند و مثلا با کت و شلوار در جامعه ظاهر شوند، آنگاه متوجهی این تفاوت رفتارها خواهند شد و ...
بنابراین، نوع پوشش افراد میتواند در موضعگیری و سرنوشت ما و خود آن افراد تاثیر بگذارد و تمام معادلات را برهم بزند. گمان نکنید که قضاوتِهای پیشینی ما در باب روحانیون همیشه به نفعِ آنها تمام شده است. با اطمینان میتوان گفت که این قضاوتهای حب و بغضی گاهی این جماعت را هم متضرر کرده و به آنها نیز خسارت زده. در کل، ما باید بیآموزیم که دیگری را وفق اخلاق و انسانیتِ او مورد ارزیابی قرار دهیم و به لباس و ظاهر او نگاه نکنیم. کسی که ریش و یا لباس بلند دارد، نه امامزاده است و نه شیطان رجیم. او نیز انسان است و باید به اخلاق و منش او درنگریست.
حسین پورفرج
سیام آذرماه نودوهشت